ويانا جان ويانا جان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

من و ني ني

مسافرم داره می یادl

سلام به مسافر کوچولوی خودم که این روزها دیگه داره به مقصدنزدیک و نزدیکتر می شه و یواش یواش باید از  قطار انتظار پیاده شه وقدمهای کوچکشو به این دنیای بزرگ بذاره و چشمهای نازش رو روبه زیبائی های دنیای ناشناخته ای که بهش دعوت شده باز کنه. عزیز دلم : مامان دیگه وارد ٩ماهگی شده و دیگه واسه دیدنت طاقت نداره.   ...
23 مرداد 1390

بدون عنوان

سلام به دخمر ناز شيطون بلاي خودم ميدوني عزيزم از الان كه تو شكم مامان هستي فهميدم كه  چقدر شيطون بلايي روز چهارشنبه 90/04/29 نوبت دكتر داشتم و قرار بود كه اولين نوار قلب شما رو بگيرن خانم دكتر دستگاه رو روي شكم ماماني نصب كرد و قلب قشنگت شروع كرد به تپيدن و ماماني از صداي شنيدن قلبت كلي خوشحال شد گويل براي گرفتن اين نوار قلب شما بايد تكون ميخوردي اما الان كه بايد حركت داشته باشي بي خيال خوابيده بودي عزيزم . خانم دكتر از من خواست با شما صحبت كنم تا بيدار شي بعد ماماني شروع كرد به صحبت كردن با شما اما  دريغ از يك حركت .خلاصه ديگه از صحبت كردن با شما گذشت و شروع كردم به تكون خوردن تا شما هم به خودت زحمت بدهي و يك تكو...
13 مرداد 1390

دخمر ناز ماماني

سلام دختر ناز مامان  چند روزيه كه مامان وقت نكرده سري به وبلاگ شما بزنه آخه خيلي مشغول بودم و وقت نكردم  هفته گذشته چهارشنبه با بابايي اومديم خونه آقاجون و پنجشنبه و جمعه با عزيز و خاله جون فيروزه رفتيم  واسه خريد سيسموني و براي شما عزيزم كلي چيزهاي خوشگل خريديم  اين چند وقت حسابي به جشن دعوت ميشيم اما هر سري من به بهانه اي در مي رفتم آخه  من كمردرد  شديدي دارم و خيلي نميتونم بشينم اما بلاخره قسمت شد كه به يكي از اين جشنها برم  عزيز مامان شنبه 11 تيرماه سال 1390 اولين جشنی بود كه من و شما با هم رفتيم و اين اولين جشني  بود  كه مامان يه گوشه اي نشسته بود آخ...
17 تير 1390

خريدهاي خانم كوچولو

فرشته كوچولو ببين ديروز با بابايي چه چيزهاي خوشكلي واست خريديم آخه من هنوز شروع به خريدسيسموني نكردم قرار اين هفته با عزيز بريم براي خريد انگار يه جورايي اينا جزء اولين خريداته                     با يه عالمه چيزهاي خوشكله ديگه كه متاسفانه آپلود نميشه     ...
4 تير 1390

سلام مسافر من

سلام دختر خوشكلم اين ترم كلاس زبان مامان به هر سختي كه بود تمام شد اما فكر كنم  ترم ديگه نتونم برم كلاس آخه اين روزها شكم ماماني هي بزرگتر ميشه و شما هم شيطون تر   والبته به خاطر كمر درد شديدي كه دارم نمي تونم مدت زيادي  بشينم . عزيز ماماني حركتهاي شما توي شكمم ديگه خيلي واضح شده . تازگي وقتي من و بابايي باشما صحبت مي كنيم با حركتات يه جورايي جواب  ميدي و اين نشون ميده كه كاملا" متوجه اي.   اين خيلي احساس شيرين و لذت بخشيه ، با هر تكونت كلي به  مامان انرژي ميدي چون مي فهمم كه دخمر نازم صحيح و سالم . ...
1 تير 1390

بابای من بهترین بابای دنیاست

دخمر ناز مامان   می خوام اینو بدونی که تو واقعا بهترین ومهربون ترین بابای دنیا رو داری.می دونم که وقتی اومدی به داشتن این بابای دوست داشتنی افتخار می کنی گلم من هم از طرف خودم روز مرد رو به همه بابا های مهربون مخصوصا بابااریا که دیگه رسما داره بابا میشه تبریک میگم . من و نی نی دوست داریم   ...
25 خرداد 1390

جنسيت ني ني ..........

سلام مسافر كوچولو ناز مامان امروز نوبت دكتر داشتم *تصميم گرفتيم امروز ديگه جنسيت شما رو مشخص كنيم اخه شما نميدوني چقدر همگي براي فهميدن اينكه چه جنسيتي داري مشتاقيم خلاصه امروز با كلي شور و شوق يه عالمه هيجان رفتيم مطب اما .......................... بعد از اينكه معاينه شدم وصداي قشنگ قلبت و شنيدم فهميديم كه دستگاه سونوگرافي خراب اينجا بود كه حسابي ضد حال خورديم و چون ديگه خيلي دير وقت بود مجبور شديم رفتن به سونو گرافي رو به روز بعد موكول كنيم ميدوني عزيزم امروز خيلي ها منتظر بودن ببينن حدسشون در مورد جنسيت شما درست بوده يا نه  حالا ما بايد يك شب ديگه رو هم  در انتظار بمون...
19 خرداد 1390

انتخاب اسم دخمرم

سلام دخمر نازم اين مدت من و بابايي مشغول پيدا كردن يه اسم خوشگل و خوش معنا  براي شما هستيم . آخه ما دلمون ميخواد قشنگترين اسم دنيا رو واسه دختر نازمون بذاريم فرشته من ما هنوززززززززززز مشغوليم و به نتيجه نرسيديم آخه انتخاب اسم مسئوليت بزرگيه، دلم مي خواد اسمي واسط انتخاب  كنم كه وقتي بزرگ شدي دوسش داشته باشي عزيزم   اميدوارم كه بتونيم ..... ...
18 خرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و ني ني می باشد