ويانا جان ويانا جان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

من و ني ني

ویانا جونم به خانه بازی رفته...

1392/7/7 16:38
نویسنده : مامان رزي
560 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دخمر ناز خودملبخند

عسل مامان این روزها یکم بهتر شدی و کمتر بهانه می می رو میگیری البته بگم فراموش نکردی و هر از گاهی می یای میگی می خوام بوسش کنم ، بعد که خواستی ببوسی شیطون میره توی جلدت و با لوس بازی یه بوس می کنی و میری تا سری بعد... الهی فدات شم نازم که اینقدر بلایی.هورا

ویانا جونم شما از حدود یکسال و نیمگی که من دوباره برگشتم سر کار پرستار داشتی به نام خانم نجفی،اوایل که کوچولوتر بودی با خودم می یاوردمت سر کار آخه اینجا واسه شما یه اتاق بزرگ و قشنگ درست کرده بودم با تمام امکانات و در طول روز چندین بار می آمدم بهت سر می زدم و بازی می کردیم و بهت شیر می دادم اما دیگه یواش یواش که بزرگتر شدی ترجیح دادم توی خونه باشی واحساس می کردم اینطوری راحت تری تا دیروز که خانم نجفی به خاطر یه مشکل که واسش پیش آمده بود دیگه نمی تونست بیاد ،دیروز رو که با من و بابایی گذروندی اما امروز برای اولین بار گذاشتمت خانه بازی اول خودم سختم بود یکمی نگران بودم اما وقتی وارد محیط شدیم و این اشتیاق رو از شما دیدم خیالم یکم راحت تر شد ،البته بگم اینجا مثل مهد کودک نیست یه محیطی که بچه  ها تعدادشون کمه و با هم بازی میکنن چون من خیلی روی شما حساسم کلی گشتم و پرس و جو کردم تا اینجارو پیدا کردم ،امروز که خیلی خوشحال و راضی بودی .

حالا تا یه پرستار خوب واست گیر می یارم چند روزی میری خانه بازی ، بووووووووووووووووسقلب

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و ني ني می باشد